دندون فشون
سلام مامانی . رفته بودم به دوستت آنیسا جونی سر بزنم . دیدم تازگیها دندون درآورده . از مامانش پرسیدم دندون فشون کردی ؟ بعد به ذهنم رسید که دندون فشون خودمون رو برات بنویسم تا بعدها بدونی که این رسم جقدر قشنگ بوده . کسی چه میدونه شاید تا موقعی که شما بزرگ بشی این رسم هم مثل خیلی از رسم های دیگه نابود بشه .
و اما دندون فشون :
از اونجایی که مامانی شمالیه و بابایی اصالتاً دامغانیه ، بنابراین دوتا رسم برات مینویسم .
دامغانیها وقتی بچه دندون درمیاره براش آش دندونی میپزن و پخش میکنن .این آش هم به روشهای مختلف پخته میشه . مثلاً بعضی ها توش ۷ توع حبوبات میریزن . هر کس هم که آش دندونی رو میخوره باید یه یادگاری برای کوچولوی شما تو ظرفش بگذاره و ظرف رو پس بیاره .
و اما دندون فشون شمالی که دندون فشون عسل مامان از این نوع بوده .
ما هر چقدر که دوست داشته باشیم مهمون دعوت می کنیم . مثل جشن تولد .به اندازه مهمونها گندم و لوبیا چیتی و باقالی مازندرانی رو تو ظرفهای جداگانه میپزیم . بعد از کلی شادی و رقص و از این جور کارها برای هر مهمون تو ظرفش گندم و لوبیا و باقالی میکشیم طوری که با هم مخلوط نشه . روش رو هم با یه کمی نقل تزیین میکنیم . بعد بچه رو مینشونیم وسط و جلوش یه سجاده پهن میکنیم و توش مهر و تسبیح و قرآن میگذاریم و اطرافش هم آینه و قیچی و خودکار و از این جور چیزها . بعد همه هلهله میکنند و ما یه کمی از گندم رو میریزیم رو سر بچه . (کثیف کاری نمیکنیم . )بعدش منتظر میمونیم تا بچه یکی از چیزهایی رو که جلوش گذاشتیم برداره . هر چیزی رو که انتخاب کنه یه جورهایی آینده شغلی اش رو به اون مورد مربوط میکنند.در ضمن در طول مهمونی با میوه و شیرینی و شربت از مهمونها پذیرایی میشه .
جشن دندون فشون روژین جون من وقتی که روژین یک سال و یکماه و یک روزش بود یعنی روز ۹ فروردین سال ۸۸ برگزار شد .